اصطلاح های تایپوگرافی که هر طراحی باید بداند

جمعه 1 شهریور 1398

محبوبه اردکانی زاده

همان طور که می‌دانید تایپوگرافی به زبان ساده یعنی هنر و تکنیک چیدمان حروف. این فن از خواناسازی واژه‌ها فراتر رفته و در عملکرد و مهارت طراحان یک عنصر اساسی محسوب می‌شود. نحوه گزینش طرح حروف و هماهنگی آن با طرح، گرید، طرح رنگ، تم طراحی و غیره عاملی است که منجر به تمایز طرح‌های خوب، بد و عالی می‌شود. در این جا با زبانی ساده به توصیف مفاهیم و اصطلاح‌های تایپوگرافی می‌پردازیم که هر طراح باید با آن‌ها آشنایی داشته باشد.

فیلم‌ها و کتاب‌های آموزشی بسیاری وجود دارند که به شما کمک می‌کنند تا با تکنیک‌ها و مهارت‌ها و اصطلاح‌های تایپوگرافی آشنایی پیدا کنید. اما تایپوگرافی خوب اغلب به درک خلاقانه وابسته است. پس از آشنایی با اصول اولیه، به برخی منابع تایپوگرافی مراجعه کنید تا گروه‌های فونت را مورد بررسی قرار داده و جفت‌هایی متناسب با هم را بشناسید.

انتخاب فونت

نمونه‌های فونت رایگان و فروشی بسیاری در اینترنت وجود دارند که می‌توان از بین آنها مواردی را انتخاب کرد. اما قدرت زیاد مسئولیت بیشتر در بر خواهد داشت. فراوان بودن گزینه‌ها به این معنا نیست که حتما باید از میان آن‌ها انتخاب کنید. همان گونه که برخی معتقدند که باید با پالتی محدود نقاشی کرد، در زمینه تایپوگرافی به کارگیری فونت‌های آزموده شده‌ای مانند هلوتیکا بیشتر توصیه می‌شود.

سبک حروف نیز مانند هر طرح دیگری توسط هنرمندان و در مدت زمانی معین، براساس مهارت و تجربه‌ای که در طی سال‌ها بدست آمده است، خلق می‌شود. مزایای فونت‌هایی با طراحی حرفه‌ای -وزن‌ها و سبک‌های متنوع برای تشکیل یک خانواده کامل، جفت‌های تنظیم فاصله دقیق، پشتیبانی چند زبانه با کاراکترهای بین‌المللی، حروف جایگزین گویا برای افزودن کاراکتر و تنوع نوع تنظیمات- ممکن است همیشه در فونت‌های رایگان یافت نشوند.

در این جا برخی از مهم‌ترین ملاحظات و اصطلاح‌های تایپوگرافی مورد نیاز طراحان حرفه‌ای آورده شده است. به خاطر داشته باشید این نکات اصول ابتدایی است و برای اینکه یک طراح حرفه‌ای باشید باید هر یک از این موارد را عمیق‌تر و دقیق‌تر بررسی و مطالعه کنید.

۱. اندازه

تمامی‌ طرح‌های حروف به طور یکسان ایجاد نمی‌شوند. برخی پهن و عریض و برخی باریک و کم عرض هستند. درنتیجه کلماتی با طرح حروف متفاوت ممکن است بر روی صفحه میزان فضای متفاوتی را اشغال کنند.

ارتفاع هر کاراکتر تحت عنوان “ارتفاع x “شناخته می‌شود (زیرا بر پایه حرف” x” است). هنگام  ترکیب طرح‌های حروف -مانند زمان استفاده از طرح‌های مختلف برای ایجاد توجه- معمولا باید از طرح‌هایی استفاده شود که ارتفاع x یکسانی دارند. عرض هر کاراکتر «عرض تنظیم شده» نامیده می‌شود، که بدنه حرف و فضای بین حروف را در بر می‌گیرد.

رایج‌ترین شیوه اندازه‌گیری حروف، سیستم نقطه‌ای است که به قرن هجدهم باز می‌شود. یک نقطه معادل ۱٫۷۲ اینچ است. دوازده نقطه یک پیکا را تشکیل می‌دهند که واحد اندازه‌گیری عرض ستون است. اندازه حروف را می‌توان با اینچ، میلی‌متر یا پیکسل نشان داد.

۲. لیدینگ یا فاصله‌گذاری بین خطوط

لیدینگ فضای عمودی بین خطوط حروف را توصیف می‌کند. دلیل نام‌گذاری آن این است که در زمان قدیم هنگام حروف چینی فلزی از نوارهای سرب (lead) برای جداسازی خطوط حروف استفاده می‌شد.

به عنوان قاعده‌ای عمومی‌ برای اینکه یک متن به آسانی خوانده شود، اندازه لیدینگ باید به میزان ۱٫۲۵ تا ۱٫۵ برابر از اندازه فونت بیشتر باشد.

۳. ترکینگ (فاصله‌گذاری بین تمام حروف) و کرنینگ (فاصله‌گذاری بین دو حرف)

کرنینگ به عمل تنظیم فضای بین کاراکترها به منظور ایجاد جفت‌های هماهنگ اشاره دارد. به عنوان نمونه، هنگامی‌ که A درکنار V قرار می‌گیرد، سرکش‌های مورب آن‌ها اغلب کشیده می‌شوند تا قسمت بالایی سرکش سمت چپ V در بالای گوشه انتهایی سمت راست A قرار گیرد.

کرنینگ به ترکینگ شباهت دارد اما هر دو یکسان نیستند و ترکینگ به ایجاد فضای مساوی بین تمامی‌ کاراکترها اشاره دارد.

۴. مقیاس

واژه «مقیاس» عرض یک بلوک متنی را توصیف می‌کند. اگر در پی دستیابی به تجربه مطلوبی از خواندن هستید توجه به این عامل بسیار حائز اهمیت است.

۵. سلسله مراتب و میزان

اگر تمام حروف به یک اندازه باشند تشخیص میزان اهمیت بخش‌های مختلف صفحه دشوار خواهد بود. به منظور هدایت خواننده، معمولا عناوین اصلی درشت‌تر، عناوین فرعی قدری ریزتر و حروف بدنه ریزتر از همه هستند. اندازه تنها راه توصیف سلسله مراتب نیست. رنگ، فاصله‌گذاری و وزن حروف نیز ابزار دستیابی به این هدف محسوب می‌شوند.

دیدگاه شما